أنتَ عِطرُ الیاسَمینِ
أیُّهَا النُّورُ المُبِینْ مِنْ إلهِ العالَمینْ
و الصِّراطُ المُستَقیمْ فـى ضَمیرِ الصّالحینْ
أنتَ مِصْباحُ الیَقینْ فـى قُلوبِ العاشِقینْ
درس دوم
تو عطر یاسمنی
ای نور آشکار از خدای جهانیان
و راه مستقیم در درون صالحان
تو در دلهای عاشقان چراغ یقین هستی.
أنْتَ نَبضٌ فـى القلوبْ أنْتَ عِطرُ الیاسَمینْ
کُلَّما زادَ الحَنینْ لَکَ یا ابْنَ المُرسَلینْ
باسْمِکَ الحُلْوِ هَتَفْنا یا ولـىَّ المؤمِنینْ
قَد حَلُمْنا فیکَ دَوْماً وَ انْتَظَرناکَ سِنینْ
تَمْلأ الارضَ بعَدْلٍ بَعْدَ جَوْرِ الظالِمینْ
تو تپش دلهایی تو بوی خوش گل یاسمن هستی
ای فرزند پیامبران! هرگاه آه و ناله بخاطر تو فزونی یابد.
با نام شیرین تو فریاد برآوردیم ای دوست مؤمنان
دائماً بخاطر تو صبر کردهایم و سالها انتظار تو را کشیده ایم
زمین را پس از ستم ظالمان پر از عدل میسازی.
دَمعَة الفَرَح
فـى المَسجدِ
فـى یومٍ مِن الأیّامِ سَمِعَ أحدُ الصَّحابةِ کلامَ الرّسولِ الأکرمِ (ص) وَ هو یَنْصَحُ المُسلِمینَ و یُشَجِّعُهُم علی الصَّدَقَةِ.
اشک خوشحالی
در مسجد
در روزی از روزها یکی از صحابه سخن رسول گرامی )ص(را شنید که مسلمانان را نصیحت میکرد و آنها را تشویق به صدقه میکرد.
فـى البیتِ
لمّا رَجَعَ الصَّحابـىُّ إلى کُوخِهِ الصَّغیرِ و شاهَدَ فیه حَصیرَهُ المُنْدَرِسَ و جَرَّتَهُ الْخَزَفیّةَ حَزِنَ کثیراً علی أنَّه لا یَقْدِرُ علی إعطاءِ الصَّدَقَةِ.
در خانه
وقتی آن صحابی به خانه کوچک خود برگشت و حصیر کهنه و کوزه سفالی خود را دید بسیار اندوهگین شد از اینکه نمیتواند صدقه دهد.
بعدَ الصَّلاةِ
رَفَعَ یَدَیْهِ إلى السَّماءِ و دُموعُهُ جاریةٌ مِن عَینَیْه:
اللّهُمَّ إنَّکَ تَعْلَمُ أنّى لا أمِلکُ ما أتصَدَّقُ بهِ فـى سَبیلِکَ وَ لکنّى یا رَبِّ رَضِیتُ عَنْ کُلِّ مَنْ شَتَمَنـى و ظَلَمَنـى فأطلُبُ مِنکَ أنْ تَجعَلَ رِضاىَ صَدَقةً فـى سَبیلکَ.
پس از نماز
دستهایش را بطرف آسمان بلند کرد درحالی که اشک از دیدگانش جاری بود.
خداوندا تو میدانی که من چیزی ندارم که در راه تو صدقه دهم ولی پروردگارا من از هر کسی که به من ناسزا گفته و بر من ستم روا داشته است راضی گشتم (درگذشتم) پس از تو میخواهم که رضایت مرا صدقه ای در راه خود گردانی
فـى الصَّباحِ
خاطَبَ الرسولُ (ص) المُسلمینَ و قالَ:
لَقَد أخبَرَنـى جِبرَئیلُ بأنَّ أحَدَکم قَدْ تَصدَّقَ بِعرضِهِ و قد قَبِلَ اللّهُ صَدَقَتهُ و بَشَّرَهُ بالرِّضْوانِ.
سَمِعَ الصَّحابـىُّ قَوْلَ الرّسولِ (ص) فدَمَعَتْ عَیناه... إنَّها دَمْعَةُ فَرَحٍ هذه المَرَّةَ!
در صبح
پیامبر (ص) مسلمانان را خطاب کرد و فرمود:
جبرئیل به من خبر داده است که یکی از شما آبرویش را صدقه داده است و خداوند صدقه او را پذیرفته و به وی بهشت را بشارت داده است.
صحابی گفتار پیامبر "ص" را شنید واشک از چشمانش فرو ریخت این بار آن اشک خوشحالی بود.